خشونت پول با نقاب مبادله آزاد، همه هستی فردی و جمعی ما را ازآن خود کرده است.این خشونت دشمن را دوست و دوست را دشمن و افراد آزاد را برده و بردگان را ارباب می کند. تن هررابطه انسانی را با شلاق جادوییاش زخمی می کند و فرهنگ را با حضور رام نشدهاش به آشوب میکشد و معنا آفرینی را در مقدار چکی که می توانید بکشید تقلیل می دهد.
با پول میتوان زشت را زیبا کرد و پیر را جوان. پول نشان میدهد چه کسی ارزش دارد وچه کسی بی ارزشی را به عنوان یک تقدیر ناگزیرباید بپذیرد.
پول هم افیون تودهها و هم رویای آنهاست. قدرت به دنبال پول است. تا بتوان درعمل این قدرت را به زندگی مرفهانه تبدیل کند، هر فضیلت را رهسپار دیارفراموشی میکند و هر بی فضیلتی پول ساز را در اوج هیاهیو مینشاند.
آنجا که پای پول در میان باشد عشق و نفرت به سرعت جای هم می نشیند. درست در همین نقطه است که سپاه بی ترحم سرمایهداری هرآنچه می خواهد به دست می آورد وازانسان موجودی ازخود بیگانه می سازد که در برابر ویروس حسادت، دورویی، ریا، دروغگویی تسلیم میشود.